چشم من به دستای تو
به نام او که همدم همیشگی خلوت هامه تو برام ستاره ای تو شبای بی قراریم قلبمو ازم گرفتی گفتی واسه یادگاری...
View Articleپس خدا جونم منم میرم که باز برگردم
به نام او که همیشه هست استامروز بعد از مدت ها دوباره اومدم سراغش امروز باز یه اتفاق جالب . یه ماشین و دیدم که پشتش نوشته شده بود "الها میرم و بر می گردم"یه مناجات قشنگ با معبود در عین سادگی .به نظر...
View Article...اي خدا مي شود بازهم به ما بالهايمان را بدهي...
به نام یگانه بی همتاچند روز پیش یه ایمیل زیبا به دستم رسید.حیفم اومد تو وبلاگم نزارمش.فقط از این بابت متاسفم که نام نویسنده شو نمی دونم ...فقط جا داره به نویسندش بگم که هر که هستی و هر کجا هستی قلمت...
View Articleبرای تو
به نام یکانه بی همتاخیلی وقت بود که نوشتنم نمی اومد ولی الانه بر گشته.راستش سرم خیلی شلوغ شده بود انقدر ضایع بودم که این جند وقته جندین بار sms اشتباه فرستادم...آخر ضایع بود..از این حرفا بگذریم می...
View Articleدلمو تنها نذار
به نام او که هر چه هست از اوست و اتکال هر چه هست به اوستدلمو تنها نذارآسمون دل من ابری شده ولی از چشام داره بارون می آدچرا از چشام داره بارون می آد؟مگه می شه یه جای این دنیا ابری بشه ولی تو یه دنیای...
View Articleصدای تو امید ادامه راهمه
به نام او که سکوتش دریای سخن است هیچ وقت فکر نمی کردم برای زنده بودنم مجبور بشم بند بازی کنممی بینی روی یک طناب نازک ایستادم و زیر پاهام یه دره عمیقه مجبورم این مسیر و طی کنم .نازنینم دلم نمی خواد...
View Articleفقط كنار من بمون
به نام يگانه بي همتاتو آفتاب روزي و منم مهتاب شبمچي مي شد فاصله ها رو بر مي داشتيم؟تا ميون خورشيد من تا من من هيچي نبود جز من و تومهتابت نوري نداره جز انعكاس نور تونور من وجود من سرشت من بهشت منبرات...
View Articleباز چشم من به دستای تو
به نام او که اگه حکم کنه همه محکومیم پارسال نوشتم و گفتم .امسالم می گم تو...
View Articleکه شاید نظر نمایی
به نامش که بی او شروع معنا ندارد آره من پرم ز فریاد منو دریاب .منو دریاب بی صدا دارم می میرم تا به کی اینجا اسیرم؟ تو قفس بالام شکسته نفسم خسته خسته دل به دستای تو بسته دل به دستای تو بسته منتظر یه...
View Articleپاییزم بهاره
به نام او که آستان مهرش هرگز از دلم غروب نخواهد کرد پرسیدی ازم عزیزم حالت چطوره؟ آخه اینکه پرسیدن نداره مگه می شه تو عزیزم باشی و دنیای وجودم بهاری نباشهتو باشی پاییزم بهاره..زمستونم بهاره..همه جا...
View Articleزندگینامه شهید
زندگينامه شهيد سيد شكر مراد حسينيزندگينامه شهيد بزرگوار و بسيجي عاشق حشمت الله كوناني ايشان در سال 1349 در روستاي كوناني در يك خانواده مذهبي و كشاورز بدنيا آمد و در سن 6 سالگي وارد دبستان وحدت در...
View Articleخاطره شهيد(قسمت اول
خاطره شهيد سيد مراد حسيني از برادر بزرگش بنام خدواند بر هم كوبنده ظلم وستم و يار و ياور مستضعفان و برهم كوبنده ظلم و ستم بنام آن خدایي که ابراهيم را از شر بت پرستان و نوح را از شر بدكاران و موسي را از...
View Articleخاطره شهید(قسمت دوم)
مادرمان را دلخوشي داديم بعد از چند روز نامه شان دست ما رسيد متن نامه اين طور بود نوشته بود (بعد از سلام و احوالپرسي به تمام خانواده و خواستن حلاليت از تمام افراد خانواده و تك تك آنها تا رسيده بود به...
View Articleخاطره شهید(قسمت سوم)
در تاريخ 62/11/7 با هم به اهواز اعزام شديم و در پادگان گلف كه تا روزيك شنبه با هم بوديم انگار وعده ي آخر بود كه چند بار من به ديدار او رفتم كه در آخرين بار كه رفتيم او را ببينم نبودش و بار دوم رفتم...
View Articleخاطره ای ازشهید از زبان پسرعمویش
خاطره ای ازشهید شکرمراد حسینی اززبان پسرعمویش:درآخرین شبی که شهید می خواست فردای آن روزبه جبهه برود درمسجد صاحب الزمان تمامی برادران پایگاه را درمسجد جمع کرد که من یعنی پسرعمویش با اوهم به مسجد رفتم و...
View Article